تو عشقت اولین و آخرینم

            

دلم هواتو کرده نازنینم
تو عشقت اولین و آخرینم
می خوام برگردی و پیشم بمونی
واسم از عشق و عاشقی بخونی

دل و هوایی کردی و نگفتی که چی می شه
می دونم رفتی و پیشم نمی یای تا همیشه
تو که حرف دلت عشق و امید و آرزو بود
بدون که عشق عاشق از ندیدن کم نمیشه

شبام سرد و چه تاره دلم چه بی قراره
از اون روزی که رفتی دیگه آروم نداره

اگه عاشق بودیم با هم می موندیم
سرود زندگی با هم می خوندیم
ولی رفتی و پیش هم نموندیم
تموم نامه هامون و سوزوندیم
بازم دیر نشده برگرد به خونه
بذار حرمت عشقمون بمونه
می خوام با دستای قشنگ و نازت
بسازم خونمون و عاشقونه

دلم هواتو کرده نازنینم
تو عشقت اولین و آخرینم
می خوام برگردی و پیشم بمونی
واسم از عشق و عاشقی بخونی

بازم دیر نشده برگرد به خونه
بذار حرمت عشقمون بمونه
می خوام با دستای قشنگ و نازت
بسازم خونمون و عاشقونه

نوشته شده در Uncategorized. Leave a Comment »

امشب از خیال تو

tifooses.coo.ir

 

باز امشب از خیال تو غوغاست در دلم

آشوب عشق آن قد و بالاست در دلم

خوابم شکست و مردم چشمم به خون نشست

تا فتنه ی خیال تو برخاست در دلم

خاموشی لبم نه ز بی دردی و رضاست

از چشم من ببین که چه غوغاست در دلم

من نای خوش نوایم و خاموشم ای دریغ

لب بر لبم بنه که نواهاست در دلم

دستی به سینه ی من شوریده سر گذار

بنگر چه آتشی ز تو برپاست در دلم

زین موج اشک تفته و طوفان آه سرد

ای دیده هوش دار که دریاست در دلم

باری امید خویش به دلداری ام فرست

دانی که آرزوی تو تنهاست در دلم

گم شد ز چشم کیوان نشان تو و هنوز

صد گونه داغ عشق تو پیداست در دلم

نوشته شده در Uncategorized. Leave a Comment »

کنار من بنشین


دیشب دوباره دیدمت اما خیال بود

تو در کنار من بشینی؟….. محال بود

هر چه نگاه عاشق من بی نصیب بود

چشمان مهربان تو پاک و زلال بود

پاییز بود و کوچه ای و تک مسافری

با تو چقدر کوچه ی ما بی مثال بود

نشنید لحن عاشق من را نگاه تو

پرواز چشم های تو محتاج بال بود

سیب درخت بی ثمر آرزوی من

یک عمر مانده بود ولی کال کال بود

گفتم کمی بمان به خدا دوست دارمت

گفتی مجال نیست ولیکن مجال بود

یک عمر هر چه سهم تو از من نگاه بود

سهم من از عبور تو رنج و ملال بود

چیزی شبیه جام بلور دلی غریب

حالا شکست وای صدای وصال بود

شب رفت و ماه گم شد و خوابم حرام شد

اما نه با خیال تو بودم حلال بود

نوشته شده در Uncategorized. Leave a Comment »

من با تو چیز دیگرم

با تو دوباره من شدم
عاشق جان و تن شدم
با تو گل از گلم شکفت
با تو دوباره زن شدم

با تو جوانه زد همه
شاخه خشک پیکرم
از تو پر از ترانه شد
برگ سفید دفترم

با تو دوباره جون گرفت
هر چی که در من مرده بود
انگار پسم داد زندگی
هر چی امانت برده بود

با تو نگاه مات من
پر از گلهای ناز شد
گل لبان بسته ام
به شوق بوسه باز شد


tifooses.coo.ir

با تو تمام خستگی
از تن من به در شده
درد غریبی کم کمک
مرده و بی اثر شده

با تو دوباره میرسم
به حد بی حساب زن
به اوج بخشش و غرور
به مرز عشق ناب زن

با تو درخت پر برم
با تو ز بیش بیشترم
از بهترینها بهترم

من با تو چیز دیگرم
نوشته شده در Uncategorized. Leave a Comment »

عشق

نوشته شده در Uncategorized. Leave a Comment »